وبلاگ رسمی دکتر حمید حنائی نژاد

(عرفان اسلامی، آشنایی با ادیان و فرهنگ‌ها)

وبلاگ رسمی دکتر حمید حنائی نژاد

(عرفان اسلامی، آشنایی با ادیان و فرهنگ‌ها)

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انسان» ثبت شده است

6️⃣ روز ششم محرم: نوجوانی که مرگ نزدش از عسل شیرین‌تر بود؛ حضرت قاسم ابن الحسن (س)

☑️ به نقلى در شب عاشورا، وقتی امام حسین (علیه‌السلام) خطبه خواند و به یاران خود فرمود: «فردا همه کشته خواهیم شد»، فرزند امام مجتبی ع پنداشت این افتخار نصیب مردان بزرگتر خواهد شد و شامل نوجوانان نمى‌شود؛ لذا پرسید: «آیا من هم فردا کشته خواهم شد؟» اباعبدالله با مهربانى پرسید: «فرزندم، مرگ نزد تو چگونه است؟» عرض کرد «احلى من العسل» (شیرین‌تر از عسل).
حضرت فرمود: آرى به خدا سوگند، عمو به فدایت، تو هم از آنان هستى که پس از گرفتار شدن به بلایى سخت کشته خواهى شد. یک نکته مهم اینکه نوجوانی که از ابتدا سرگرم شیرینی‌های کاذب دنیائی بشود و از شیرینی معنوی و لذت مناجات با خدا و درک عمیق حضورش در عالم وجود غافل گردد، قطعا در پیچ و خم‌های زندگی فردایش دچار تزلزل خواهد شد. نوجوانان نازنین ایرانمان، باید از نوجوانی با همراهی دوستان خوب که رسولان بیرونی هستند و نیز تأییدات عقل خودشان که رسول گرامی درونشان می‌باشد، لحظه لحظه از وجود نازنین خود مراقبت کنند و اجازه ندهند تا کسانی با اهداف پلیدشان کام آنها را با لذائذ زودگذر که بسیاری از آنها مخرب هستند شیرین نمایند؛ بلکه همیشه به فکر خود و فلسفه‌ی حضورشان در میان خانواده و اجتماع باشند تا ان شا الله مراتب تکامل  را برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت به خوبی طی کنند. خدا نگهدار تمام نوجوانان و جوانان ایرانی باشد.
✍️ حمید حنائی نژاد

#محرم #امام_حسین 

┉┅━❀💠❀━┅┉┈
💠  کانال دکتر حمید حنائی نژاد 

🆔 ایتا

1️⃣ روز اول محرم: حضرت مسلم بن عقیل (ع)

☑️ ظهور نورانیت مقام با عظمت انسان به عنوان خلیفه خدا در زمین در قالب ستارگان کربلا در طول تاریخ موجب روشنائی و هدایت گردیده است. یکی از این ستارگان آسمان کربلا جناب مسلم بن عقیل پسر عمو و سفیر آن امام شهید در کوفه برای بیعت گرفتن جهت یاری ایشان بوده است که امام حسین (ع) ایشان را با دو وصف علم و حلم توصیف فرموده‌اند. 
⚫️ پ.ن: علم و حلم هر دو از صفات خداست، حلم به معنای شکیبائى، بردبارى و آرامش است و خداوند در قرآن از میان انبیا و اولیا حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل ذبیح الله را نیز به حلم توصیف فرموده است.
✍️ حمید حنائی نژاد

#محرم #امام_حسین #مسلم_بن_عقیل 

┉┅━❀💠❀━┅┉┈
💠  کانال دکتر حمید حنائی نژاد 

🆔 ایتا

بزرگى را پرسیدند که «ما العبودیّة»؟ گفت: «إذا صرت حرّا فأنت عبد» گفت: اى سالک اگر آزاد نشوى بنده نباشى. چه دانى که این آزادى چیست! این حرّیّت‏، لطیفه ‏اى می دان در صندوق عبودیّت تعبیه کرده در عالمى که او را انسان خوانند، و انسانیّت خوانند.

منبع: عین القضات همدانی، تمهیدات، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1341، ص 261.

توضیح یک نکته: جناب عین القضات عبادت و عبودیت را در واقع به یک معنا دانسته اما امام موسی صدر بین آندو تفاوت قائل شده است. 

 

 

عرفان و تصوف‏

 یکى از علومى که در دامن فرهنگ اسلامى زاده شد و رشد یافت و تکامل پیدا کرد علم عرفان است. درباره عرفان از دو جنبه مى‏توان بحث و تحقیق کرد: یکى از جنبه اجتماعى و دیگر از جنبه فرهنگى. عرفا با سایر طبقات فرهنگى اسلامى از قبیل مفسرین، محدثین، فقها، متکلمین، فلاسفه، ادبا، شعرا یک تفاوت مهم دارند و آن اینکه علاوه بر اینکه یک طبقه فرهنگى هستند و علمى به نام «عرفان» به وجود آوردند و دانشمندان بزرگى در میان آنها ظهور کردند و کتب مهمى تألیف کردند، یک فرقه اجتماعى در جهان اسلام به وجود آوردند با مختصاتى مخصوص به خود، برخلاف سایر طبقات فرهنگى از قبیل فقها و حکما و غیرهم که صرفاً طبقه فرهنگى هستند و یک فرقه مجزا از دیگران به شمار نمى ‏روند. اهل عرفان هرگاه با عنوان فرهنگى یاد شوند با عنوان «عرفا» و هرگاه با عنوان اجتماعی شان یاد شوند غالباً با عنوان «متصوّفه» یاد مى ‏شوند. عرفا و متصوفه هرچند یک انشعاب مذهبى در اسلام تلقى نمى ‏شوند و خود نیز مدعى چنین انشعابى نیستند و در همه فِرَق و مذاهب اسلامى حضور دارند، در عین حال یک گروه وابسته و بهم پیوسته اجتماعى هستند. یک سلسله افکار و اندیشه‏ ها و حتى آداب مخصوص در معاشرتها و لباس پوشیدن‏ها و احیاناً آرایش سر و صورت و سکونت در خانقاه‏ها و غیره، به آنها به عنوان یک فرقه مخصوص مذهبى و اجتماعى رنگ مخصوص داده و مى‏ دهد. و البته همواره- خصوصاً در میان شیعه- عرفایى بوده و هستند که هیچ امتیاز ظاهرى با دیگران ندارند و در عین حال عمیقاً اهل سیر و سلوک عرفانى مى ‏باشند، و در حقیقت عرفاى حقیقى این طبقه ‏اند نه گروه هایى که صدها آداب از خود اختراع کرده و بدعتها ایجاد کرده ‏اند. ما در این درسها که درباره کلیات علوم اسلامى بحث مى ‏کنیم، به جنبه اجتماعى و فرقه ‏اى و در حقیقت به جنبه «تصوفِ» عرفان کارى نداریم، فقط از جنبه فرهنگى وارد بحث مى‏ شویم؛ یعنى به عرفان به عنوان یک علم و یک شاخه از شاخه‏هاى فرهنگ اسلامى نظر داریم، نه به عنوان یک روش و طریقه که فرقه ‏اى اجتماعى پیرو آن هستند. اگر بخواهیم از جنبه اجتماعى وارد بحث شویم ناچار باید این فرقه را از نظر علل و منشأ و از نظر نقش مثبت یا منفى، مفید یا مضرى که در جامعه اسلامى داشته است، فعل و انفعال‏ هایى که میان این فرقه و سایر فرق اسلامى رخ داده است، رنگى که به معارف اسلامى داده است، تأثیرى که در نشر اسلام در جهان داشته است، مورد بحث قرار دهیم. ما فعلًا به این مطالب کارى نداریم. بحث ما فقط درباره عرفان به عنوان یک علم و یک بخش فرهنگى است.

عرفان به عنوان یک دستگاه علمى و فرهنگى داراى دو بخش است: بخش عملى و بخش نظرى.