وبلاگ رسمی دکتر حمید حنائی نژاد

عضو هیئت علمی دانشگاه معارف قرآن و عترت (علیهم السلام)

وبلاگ رسمی دکتر حمید حنائی نژاد

عضو هیئت علمی دانشگاه معارف قرآن و عترت (علیهم السلام)

وبلاگ رسمی دکتر حمید حنائی نژاد

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن» ثبت شده است

 

مراعات اصل «حجاب» برای بانوان محترمه امری فطری، عقلانی و شرعی است و رعایتش به دلیل قاعده‌ی ملازمه‌ی بین حکم عقل و حکم شرع (کُلُّ ما حَکَمَ بِهِ العقل حَکَمَ بِهِ الشَّرع و کُلُّ ما حَکَمَ بِهِ الشرع حَکَم بِهِ العقل) به معنای اینکه هر آنچه عقل بدان حکم می‌کند، شرع مقدس نیز به آن حکم می‌نماید و بالعکس، عقلا و شرعا واجب است.

اما رعایت میزان پوشش در میان بانوان متفاوت است!!

بر اساس آیه‌ی «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً» (احزاب: ۵۹)

یعنی: «اى پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب‌های خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و رحیم است».

اگر پذیرفتن اسلام و بعد از آن باور به خدا و ولایت او را به معنای شهادتین زبانی و آنگاه حاضر ساختن خدا و آیات غیبی او در قلب و جان خود و سپس فانی کردن افعال، صفات و ذاتمان در وجود پاک و مقدسش بدانیم، در این صورت اگر زنی مسلمان شد و سپس در قلبش خدا را پذیرفت و به ولایتش (که همان ولایت رسول الله و ائمه معصومین، خصوصا بانوی دو عالم حضرت صدیقه‌ی طاهره فاطمه زهرا (علیهم السلام) است) باور و ایمان پیدا نمود، مطابق با آیه‌ی مذکور در زمره‌ و از مصادیق زنان مومنه‌ خواهد شد؛ لذا بسیاری از دختران و زنان مسلمان و مومنه‌ای که علاوه بر ولایت خدا، ولایت حضرت زهرا (س) را نیز با جان و دل پذیرفته و ایشان را به عنوان یک زن مسلمان و یک انسان کامل برگزیده‌اند، شایسته است تا با پذیرش ولایت آن حضرت در خانه‌ی قلبشان، ابتدا وجود مطهر آن بانوی مظلومه را درک کنند و بعد از آن وجودی از خود نبینند، تا بتوانند در مسیر زندگی و بندگی آنها نیز مانند ایشان در ظاهر و باطن مورد رضایت پروردگارشان قرار گیرند، در اینجاست که سبک زندگی این دسته از زنان و دختران در دنیا، مانند آن بانوی محترمه گردیده، گفتار، اخلاق و رفتارشان نیز فاطمی می‌گردد؛ پس اینچنین می‌توان گفت که رعایت میزان پوشش در میان زن مسلمان عفیفه و مسلمان عفیفه‌ی مومنه متفاوت است، یعنی بر زن مسلمان عفیفه پوشش زهرائی به دلیل عدم پذیرش ولایت حق و حضرت زهرا (س) فرض و واجب نبوده ولی بر زن مسلمان عفیفه‌ی مومنه با فرض قبول ولایت حق و ولایت آن سیده‌ی بانوان دو عالم و زنان اهل بهشت، پوشش چادری یا شبه چادری به عنوان حکمی الهی مطابق با استفاده از سیاق آیه فرض، لازم و واجب می‌باشد و این حکم علاوه بر مطلبی که بیان شد از استعمال فعل مضارع «یدنین» در آیه به معنای «می‌پوشند» گرفته می‌شود به معنای «باید بپوشند»!، زیرا در ادبیات عرب گاهی فعل مضارع در مقام معنای امر استفاده می‌شود. از اهداف بلاغی این روش تأکید بر الزام‌آور بودن دستور، افزایش حس فوریت در اجرا، تنوع بخشیدن به شیوه‌های بیان و نشان دادن جدیت گوینده است، و گویا یک «لام أمر» در تقدیر وجود دارد که ساختار کامل آن به این صورت است: «قُلْ ... لِیُدْنینَ» یعنی: ای پیامبر به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب‌های خود را بر خویش فرو افکنند! همانگونه که در ترجمه‌ها اینگونه ترجمه شده است.

یادآوری یک نکته‌ی فقهی: مراعات پوشش کل بدن زن مسلمان (غیر مومنه و مومنه)، غیر از صورت و کفین بنا بر نظر مشهور فقها واجب و الزامی می‌باشد. والعاقبة لاهل التقوی

✍️حمید حنائی نژاد

‏#فاطمیه

 

انسان برای رسیدن به کمالش (مقصدش)؛ سالک و دارای سلوک ویژه خودش می‌باشد؛ لذا از مرتبه‌ی طبیعت تا مرتبه‌ی غیب، با رعایت دستورات شرع مقدس و ذیل عنایت نفوس الهی حرکت معنوی نموده و پس از گذراندن منازل سلوکی به مرتبه‌ی شریف احسان و نیکوکاری می‌رسد. یکی از انسان‌های بزرگ تاریخ بشر حضرت زهرا (س) هستند که در مرتبه‌ی احسان به مراتب سه گانه‌ی احسان واصل شدند تا جائی که الگوی حسنه برای امام زمان (عج) و شیعیان آن بزرگوار  گردیدند، این مراتب احسان عبارتند از:
1-نیکی به تمام اشیاء عالم همراه نگاه مشفقانه به آنان. 
2-در اثر احسان در عبادت به جائی رسیدند که «کأنّ» پروردگارشان را مشاهده مى‌‌کردند.
3-با برداشتن «کأنّ»، شهود رب با هر چیزی، در هر چیزی و در همه حال برای وجود نازنینشان رخ می‌داد. (اللهم الرزقنا)
هر چند در قرآن از مقام حضرت مریم (س) نیز در خصوص نزول فرشتگان به محضرشان یاد شده، اما مادر ما حضرت فاطمه (س) به لحاظ مراتب احسان و عبودیت به درجه‌ای رسیدند که با تحقق مراتب احسان جبرئیل امین (روح اعظم خدا) نیز خدمتشان می‌رسید و سرانجام آن بانو با حرکت ایجادی در آفرینش به افق والای انسان کامل و مقام عصمت دست پیدا نمود... از خدا می‌خواهیم ما را شامل احسان ایشان بفرماید.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَهَ و أَبیها و بَعلِها و بَنیها والسِّرِّ الْمُسْتَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُکَ 
✍️ حمید حنائی نژاد 

#فاطمیه_اول #شهادت_حضرت_زهرا  

☑️ برای شناخت بیشتر قوم فراری از فطرت و این قبیل باید عرض کنم در قرآن آیه‌ای داریم که این جماعت را بسیار عالی تصویر می‌کند: 
«وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لاٰ یَعْلَمُونَ الْکِتٰابَ إِلاّٰ أَمٰانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاّٰ یَظُنُّونَ». (بقره: ۷۸)
ترجمه: و پاره‌اى از آن‌ها (یهود) افراد عوامى هستند که کتاب خدا را جز یک مشت خیالات و آرزوها نمى‌دانند و تنها به پندارهایشان دل بسته‌اند. 
شرح مختصر: در رابطه با این آیه مردى به امام صادق (ع) گفت: «عوام یهود از کتاب همان را مى‌دانستند که از علماى خود شنیده بودند و راهى نداشتند جز این که از علماى خود هر چه مى‌شنوند قبول کنند و پیروى نمایند. پس چرا قرآن آنان را از این تقلید سرزنش کرده است‌؟! حضرت صادق (ع) فرمود: «عوام یهود علمایشان را در عمل دیده بودند که صریحا دروغ مى‌گویند، حرام مى‌خورند ... و مرتکب محرّمات الهى مى‌شوند. عوام یهود به حکم شناخت‌ فطرى خود مى‌دانستند که هر کس چنین اعمالى داشته باشد فاسق است و نباید قول او را پیروى کرد، ولی چون از این علما پیروى کردند خداوند مذمّتشان کرد که نبایستى سخن آنان را بپذیرند و عمل کنند.
پ.ن: برایتان یک شاهد مثال عرض می‌کنم، شائولوف، خاخام اسرائیلی می‌گوید: تمام مردم غزه و تمام کودکان غزه باید از گرسنگی بمیرند؛ اینکه در اسرائیل حتی دربارهٔ گرسنگی کودکان غزه صحبت می‌کنند، مایهٔ ننگ است ...

داستان عجیبی دارند این قوم نافرمان الهی ...
✍️ حمید حنائی نژاد

#غزه


┉┅━❀💠❀━┅┉┈
💠  کانال دکتر حمید حنائی نژاد 

🆔 ایتا

توجّه به حضور خداوند در زندگی، به انسان دلگرمى مى‌دهد و ما را در برابر سختی‌ها مقاوم مى‌کند!

☑️ خدا در سوره‌ی هود (آیه‌ی ۳۷) به جناب نوح در مورد ساختن کشتی در حضور و مشاهده‌ی خدا، دستور داده است! و نوحِ نبی نیز طبق دستور خدا، وسایل نجاری را برداشته و شروع می‌کند به ساختنِ کشتی! و چه کار سختی!، حالا مردم بر او می‌گذرند و او را مسخره می کنند، می‌خندند و می‌گویند: نوح را ببینید آمده وسط بیابان و دارد کشتی می‌سازد!!. اما نوح چون در مقابل دیدگان و محضر الهی خود را احساس می‌کند، تمامی سختی‌ها برایش آسان می‌شود ... بالاخره کشتی را می‌سازد و با آن، جانِ اهل ایمان را نجات می‌دهد … و سال‌ها گذشت و گذشت و حسین (ع) وارثِ نوح قدم به سخت‌ترین میدان زندگی گذاشت، او نیز وارثِ نوح است و باید خود را در مقابل دیدگان و محضر پروردگارش ببیند و می‌بیند و برای خود، اولاد و یاران پاکش و امروزِ من و شما و فردای آیندگان کشتی نجات را در سرزمین مقدس کربلا می‌سازد و اکنون نوبت ماست. اگر تا به امروز و به هر دلیلی کشتی‌ نجاتی برای خود، خانواده و جامعه‌مان نساخته‌ایم و یا در برابر سختی‌های زندگی، خدا را نیافته‌ایم! و دائما رنجیده و رنجانیده‌ایم! امروز را غنیمت بدانیم و با الگوگیری از نوح و وارثان نوح تا عمرمان باقی است، در محضر خدا  دست به کار شویم. آری اِی که از دستت می‌رسد کاری بکن. 
و من الله التوفیق
✍️ حمید حنائی نژاد

 

کیمیایی که غم شما را را به شادى تبدیل مى‌کند 

اگر لحظه‌ای دلتان متوجه خدا و لطف و مهربانی او باشد، غم از دل خواهد رفت، چون سرآغاز تمام غم‌ها توجه به نفس و امورات مربوط به آن در دنیا مى‌باشد، درحالى‌که با توجه به حضرت حق هر دشوارى، آسان و غم‌های ناشی از آن به سرعت محو و نابود خواهند شد، ای عزیز! با وجود چنین خدایی دیگر غم و اندوه چرا؟! اگر غمت براى چیزى است که از دستت رفته و گمان می‌کنی دیگر باز نمى‌گردد، باید دانست که چه‌بسا از دست دادن‌هائی که همگی تجارتند نه خسارت!!، چرا که شاید از نظر ما یک چیز از دستمان رفته ولی هزاران برابر و یا حتی بى‌شمار در ازاى آن گرفته خواهد شد. 
از امام حسن مجتبى (ع) نقل شده که در عالم خواب به یکى از شیعیان فرموده: اگر او به آنچه در ابیات ذیل آمده است متصف گردد، به اهل بیت (ع) نزدیک مى‌گردد و هرگاه اراده نماید آنها را خواهد دید، ترجمه آن ابیات عبارتند از:
به غم‌هاى خود پشت کن و آنها را فراموش نما و امور را به قضاى الهى واگذار؛ شاید که در تنگناها گشایش رخ دهد، و شاید که فضاى بیکران تنگ گردد؛ و چه بسا حادثه‌اى نامیمون روى دهد و تو را در سرانجام آن رضایت باشد؛ خداوند هرچه خواهد، انجام مى‌دهد؛ پس مبادا تو گله‌مند شوى؛ خداوند تو را به کارهاى خوب و زیبا عادت داد، پس [حوادث آینده را نیز] بر رویدادهاى گذشته قیاس کن. سوگند که اگر کسى به این ابیات عمل نماید تمام دردهاى او درمان خواهد شد، و عمدۀ آن تحصیل مقام رضا به قضاست.

┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
💠  کانال دکتر حمید حنائی نژاد 
🆔 ایتا |اینستاگرام |آپارات

🔹 حالات خود را در زندگی با آیات قرآن تطبیق دهیم

☑️ چقدر خوب است در باقیمانده‌ی ماه نزول قرآن، خودمان را به قرآن عرضه کنیم، و این کار تمرین خودشناسی و معرفت به خودمان است، به‌عنوان نمونه در سوره‌ی حشر آیه‌ی 18 فرموده: «اى اهل ایمان، تقواى خدا را پیشه سازید، و هرکس باید بنگرد چه چیزى براى فردا پیش فرستاده است».
با خود بگوئیم: 
1️⃣ آیا من تا امروز اهل ایمان شده‌ام ⁉️
2️⃣ آیا تاکنون تقوای خدا را در زندگی برگزیده‌ام ⁉️
3️⃣ آیا برای بعد از زندگی در این دنیا فکری کرده و توشه‌ی راهم را برداشته و به عوالم برزخ و آخرتم فرستاده‌ام ⁉️

✨ پس بیائیم و خودمان را همیشه به قرآن شریف عرضه کنیم و آنچه مخالف قرآن دیدیم باطل بدانیم و از آن فاصله بگیریم ❗️
تا در نهایت قرآن صورت باطنى ما گردد چرا که امیرالمومنین علی (ع) فرموده است: 

و انت الکتاب المبین الّذى  باحرفه تظهر المضمر

یعنی : و تو کتاب روشنى هستى که با حروف آن، پنهان آشکار مى‌گردد ❗️
از امروز تمام باورهای خود، خیالاتِ باطنی و اعمال ظاهری را با کتاب خدا تطبیق کنیم تا مصداق کلام امام المتقین بشویم.
✍️ حمید حنائی نژاد

#ماه_مبارک_رمضان فقط به یاد خدا باشیم.
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
💠  کانال دکتر حمید حنائی نژاد 
🆔 ایتا |اینستاگرام|آپارات

شخصیت زن و لگدمال کردن و نابود نمودن حقوق انسانى‏ اش در طول تاریخ توسط دشمنان انسانیت مطرح شده است. خدمت بزرگی که پیامبر عظیم الشان اسلام به زن داشتند باعث شد تا او را در سایه‏ قرآن به شخصیت و کرامت و حقوقش بازگردانند.

مرحوم علامه طباطبائی (ره) در جلد دوم از ترجمه تفسیر ارزشمند المیزان بعد از اینکه نگاهی اجمالی به جایگاه زن در اعصار قبل از اسلام و در میان تمدنهای بشری می اندازد و تحلیلی از طرز برخورد جوامع مختلف نسبت به زن را مورد تبیین قرار می دهد از زاویه اسلام و قرآن کریم نیز به جایگاه ویژه زن پرداخته و معتقد است که قرآن هر انسانى را موجودى گرفته شده و تالیف یافته از دو نفر انسان نر و ماده مى‏داند، که هر دو بطور متساوى ماده وجود و تکون او هستند، و انسان پدید آمده (چه مرد باشد و چه زن) مجموع ماده‏اى است که از آن دو فرد گرفته شده است. قرآن کریم در معرفى زن مانند آن شاعر نفرمود:" و انما امهات الناس اوعیة" [مادران تنها و تنها صدف و ظرف پیدایش انسانها هستند!]، و مانند آن دیگرى نفرمود که فرزندان پسران ما، فرزندان خودمان هستند و اما فرزندان دختران ما، فرزند مردمى بیگانه ‏اند!. بلکه هر فرد از انسان (چه دختر و چه پسر) را مخلوقى تالیف یافته از زن و مرد معرفى کرد، در نتیجه تمامى افراد بشر امثال یکدیگرند، و بیانى تمام‏تر و رساتر از این بیان نیست، و بعد از بیان این عدم تفاوت، تنها ملاک برترى را تقوا قرار داد. و نیز در جاى دیگر فرمود:" أَنِّی لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏، بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ" [1] یعنی من عمل هیچ عامل را ضایع و بى نتیجه نمى‏کنم چه مرد و چه زن، بعضى از شما از بعضى دیگر هستید. در این آیه تصریح فرموده که کوشش و عمل هیچکس نزد خدا ضایع نمى‏شود، و این معنا را تعلیل کرده به اینکه چون بعضى از بعض دیگر هستید، و صریحا نتیجه آیه قبلى که مى‏فرمود:" إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ ..." را بیان مى‏کند، و آن این است که مرد و زن هر دو از یک نوع هستند، و هیچ فرقى در اصل خلقت و بنیاد وجود ندارند. آن گاه همین معنا را هم توضیح مى‏دهد به اینکه عمل هیچ یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمى‏شود، و عمل کسى به دیگرى عاید نمى‏ گردد، مگر اینکه خود شخص عمل خود را باطل کند.( طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، 1378ش، ج‏2، صص 406-407 با اندکی تلخیص و تصرف).

دو خصلت ویژه در آفرینش زن‏

در قرآن اول اینکه زن را در مثل به منزله کشتزارى براى تکون و پیدایش نوع بشر قرار داده، تا نوع بشر در داخل این صدف تکون یافته و نمو کند، تا به حد ولادت برسد، پس بقاى نوع بشر بستگى به وجود زن دارد، و به همین جهت که او کشتزار است مانند کشتزارهاى دیگر احکامى مخصوص به خود دارد و با همان احکام از مرد ممتاز مى‏شود. و دوم اینکه از آنجا که باید این موجود، جنس مخالف خود یعنى مرد را مجذوب خود کند، و مرد براى این که نسل بشر باقى بماند به طرف او و ازدواج با او و تحمل مشقت‏هاى خانه و خانواده جذب شود، خداوند در آفرینش، خلقت زن را لطیف قرار داد، و براى اینکه زن مشقت بچه‏ دارى و رنج اداره منزل را تحمل کند، شعور و احساس او را لطیف و رقیق کرد، و همین دو خصوصیت، که یکى در جسم او است و دیگرى در روح او است در میزان وظائفش تاثیر بسزائی دارد.(همان، ص 409با اندکی تصرف).

قرآن کریم به استقلال اقتصادى بانوان احترام گذارده و تفاوتى بین زن و مرد نگذاشته است

زن همان اندازه که در اجتماع وظایف سنگینى دارد حقوق قابل توجهى نیز داراست، اسلام زن را مانند مرد برخوردار از روح کامل انسانى و اراده و اختیار دانسته و او را در مسیر تکامل که هدف خلقت است مى‏بیند لذا هر دو را در یک صف قرار داده و با خطابهاى" یا ایها الناس" و" یا ایها الذین آمنوا" مخاطب ساخته برنامه‏ هاى تربیتى و اخلاقى و علمى را براى آنها لازم کرده است و با آیاتى وعده برخوردار شدن از سعادت کامل به هر دو جنس را داده است، و با آیاتى مانند" مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ‏" [2] مى‏گوید: که هر کدام از زن و مرد مى‏توانند به دنبال انجام برنامه‏ هاى اسلام و وظایف الهى به تکامل معنوى و مادى برسند و به حیاتى" طیب" و پاکیزه که سراسر سعادت و نور است گام نهند. اسلام زن را مانند مرد به تمام معنى مستقل و آزاد مى‏داند و قرآن با آیاتى‏ نظیر" کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ" [3] و یا" مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها" [4]. این آزادى را براى عموم افراد اعم از زن و مرد بیان مى ‏دارد. از طرفى چون استقلال لازمه اراده و اختیار است لذا اسلام این استقلال را در کلیه حقوق اقتصادى مى‏ آورد. و انواع و اقسام ارتباطات مالى را براى زن بلامانع دانسته و او را مالک درآمد و سرمایه‏ هاى خویش مى ‏شمارد در سوره نساء آیه 32 مى‏خوانیم:" لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ‏" با توجه به لغت (اکتساب) که بر خلاف (کسب) براى بدست آوردن مالى است که نتیجه‏ اش متعلق به شخص به دست آورنده است‏  و همچنین با در نظر گرفتن قانون کلى: " الناس مسلطون على اموالهم" (همه مردم بر اموال خویش مسلطاند) به دست مى‏ آید که چگونه اسلام به استقلال اقتصادی زن احترام گذارده و تفاوتى بین زن و مرد نگذاشته است.( مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 1374ش، ج‏2، صص 162- 163 با تلخیص و اندکی تصرف).

در میان همه ملّتهاى پیش از اسلام زنان مظلوم واقع گردیده و مورد اهانت قرار گرفته و به بردگى کشیده شده‏ اند

در اینجا، در مقام بحث پیرامون دفاع از حقوق زن و آزادسازى زن، به مطالبى که علّامه رشید رضا در کتاب «الوحى المحمّدى» آورده است، بسنده می­کنیم. وى آن را یکى از مقاصد اساسى قرآن کریم به شمار مى‏آورد. و مى‏گوید: «در میان همه ملّتهاى پیش از اسلام زنان مظلوم واقع گردیده و مورد اهانت قرار گرفته و به بردگى کشیده شده ‏اند، و همه قوانین و شرایع حتّى شریعت و قوانین اهل کتاب بر آن ستم‏ها و بیدادگرى‏ها مهر تأیید زده ‏اند.رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلم مى ‏فرمود: «این کریمانند که اکرام و احترام زنان را مراعات مى‏ کنند، و آن آدمهاى خوار و لئیم‏اند، که به ایشان توهین روا مى ‏دارند»آنگاه اسلام آمد، و خداوند به وسیله بعثت حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلم دینش را کامل گردانید و از طریق کتابى که فروفرستاده بود و سنّتى که تفسیر و تبیین قرآنش گردانیده بود، در قول و عمل همه حقوقى را که به مردان داده بود براى زنان هم مقرّر نمود؛ مگر در مواردى که طبیعت زنان و مسئولیتهاى زنانه ایشان مقتضى احکام خاصّى بوده است که در راستاى حفظ کرامت و از فرط عنایت و محبت به ایشان مقرر شده‏ اند، تا آنجا که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلم مى ‏فرمود: «این کریمانند که اکرام و احترام زنان را مراعات مى‏کنند، و آن آدمهاى خوار و لئیم‏اند، که به ایشان توهین روا مى‏دارند».(قرضاوی، یوسف، قرآن منشور زندگی، 1382ش، ص 174).

گوهر وجود زن‏ از دیدگاه قرآن

اگر در همه قرآن مجید براى نشان دادن اصل آفرینش زن و هویت شخصى او جز آیه‏ى چهارم نساء نبود براى شناخت حقیقت خلقت او بس بود: یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثِیراً وَ نِساءً: اى مردم نسبت به پروردگارتان که همه شما را از یک حقیقت واحده آفرید و براى آن حقیقت واحده جفتى از جنس خودش به وجود آورد تقوا پیشه کنید پروردگارى که از آن جفت و زوج مردان و زنان بسیارى را منتشر کرد. آیه شریفه دلالت دارد که همه مردان و زنانى که در عرصه گیتى زندگى مى‏کنند از یک پدر و مادر آفریده شده‏ اند، و تفاوت میان آنان از نظر رنگ و زبان و شکل تفاوتى بر اساس حکمت و مصلحت است. آیه مى‏گوید نیمى از وجود انسان‏ها از یک مرد و نیم دیگرشان از یک زن است، در حقیقت آن مرد و زن اولیه هر دو داراى خلقت حکیمانه و از نظر حیات و زندگى و تولید مثل مکمل یکدیگر بودند، و حقیقت هویتى آنان از نظر انسان بودن و آدمیت یکى بود و آن دو در این مسئله امتیازى به هم نداشتند. جفت که معناى کلمه زوج است از نظر لغت جایگزینى چون زن، و همسر، و همراه نداشت، آرى زن از نظر آفرینش زوج و جفت مرد بود، و این زوجیت‏ زمینه ارتباط و انس آن دو با یکدیگر و سبب افزایش نسل در عرصه‏گاه گیتى وتداوم حیات انسان در خیمه زندگى بود. مفسرین بزرگ و دانشمند شیعه که حقایق اصیل را از قرآن و پیامبر و مکتب سعادتبخش اهل بیت گرفته اند مانند فقیه بزرگ و اصولى و رجالى‏گرانقدر شیخ طوسى در تفسیر تبیان، و امین ‏الاسلام طبرسى در تفسیر مورد توجه فریقین و بزرگ مرد علم حدیث سید هاشم بحرانى در تفسیر برهان و حکیم و فیلسوف و عارف کم نظیر علامه طباطبائى در تفسیر قیم المیزان در توضیح جمله و خلق منها زوجها مى ‏گویند: خداوند از همان جنسى که آدم را آفرید براى او از همان جنس جفتى خلق کرد.( انصاریان، حسین، تفسیر حکیم، ایران، قم، انتشارات دارالعرفان، چاپ اول، 1393ش، ج‏6، صص 232-233).
 پی ­نوشت‌ها:
[1]. آل عمران: 195.
[2]. النحل: 97.
[3]. المدثر: 38.
[4]. فصلت: 46.
منابع:
1- طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ یازدهم، 1378ش.
2- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ایران، تهران، انتشارات دارالکتب الإسلامیة، چاپ سی و دوم، 1374ش.
3- قرضاوی، یوسف، قرآن منشور زندگی، ایران، تهران، انتشارات احسان، 1382ش.
4- انصاریان، حسین، تفسیر حکیم، ایران، قم، انتشارات دارالعرفان، چاپ اول، 1393ش.

هر کس رجوع کند به معارفى که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف مبدأ و معاد با معارفى که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامى و عرفاء شامخ این ملت است، درست تصدیق مى ‏کند که این معارف از نور معارف قرآن شریف و احادیث نبىّ ختمى و اهل بیت او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا [گرم شدن] نموده ‏اند.

آن وقت مى‏ فهمد که حکمت و عرفان‏ اسلامى‏ از یونان و یونانیّین نیست، بلکه اصلا شباهت به آن ندارد.

بلى، بعضى از حکماى اسلام به منوال حکمت یونانى مشى نموده، مثل شیخ الرّئیس، ولى حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفة الرّبوبیّة و مبدأ و معاد رونقى ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشى از براى آن نیست.

(امام خمینی، سید روح الله، (1378)،  آداب الصلاة: 304)