وبلاگ رسمی دکتر حمید حنائی نژاد

عضو هیئت علمی دانشگاه معارف قرآن و عترت (علیهم السلام)

وبلاگ رسمی دکتر حمید حنائی نژاد

عضو هیئت علمی دانشگاه معارف قرآن و عترت (علیهم السلام)

وبلاگ رسمی دکتر حمید حنائی نژاد

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حقوق زن» ثبت شده است

 

مراعات اصل «حجاب» برای بانوان محترمه امری فطری، عقلانی و شرعی است و رعایتش به دلیل قاعده‌ی ملازمه‌ی بین حکم عقل و حکم شرع (کُلُّ ما حَکَمَ بِهِ العقل حَکَمَ بِهِ الشَّرع و کُلُّ ما حَکَمَ بِهِ الشرع حَکَم بِهِ العقل) به معنای اینکه هر آنچه عقل بدان حکم می‌کند، شرع مقدس نیز به آن حکم می‌نماید و بالعکس، عقلا و شرعا واجب است.

اما رعایت میزان پوشش در میان بانوان متفاوت است!!

بر اساس آیه‌ی «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً» (احزاب: ۵۹)

یعنی: «اى پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب‌های خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و رحیم است».

اگر پذیرفتن اسلام و بعد از آن باور به خدا و ولایت او را به معنای شهادتین زبانی و آنگاه حاضر ساختن خدا و آیات غیبی او در قلب و جان خود و سپس فانی کردن افعال، صفات و ذاتمان در وجود پاک و مقدسش بدانیم، در این صورت اگر زنی مسلمان شد و سپس در قلبش خدا را پذیرفت و به ولایتش (که همان ولایت رسول الله و ائمه معصومین، خصوصا بانوی دو عالم حضرت صدیقه‌ی طاهره فاطمه زهرا (علیهم السلام) است) باور و ایمان پیدا نمود، مطابق با آیه‌ی مذکور در زمره‌ و از مصادیق زنان مومنه‌ خواهد شد؛ لذا بسیاری از دختران و زنان مسلمان و مومنه‌ای که علاوه بر ولایت خدا، ولایت حضرت زهرا (س) را نیز با جان و دل پذیرفته و ایشان را به عنوان یک زن مسلمان و یک انسان کامل برگزیده‌اند، شایسته است تا با پذیرش ولایت آن حضرت در خانه‌ی قلبشان، ابتدا وجود مطهر آن بانوی مظلومه را درک کنند و بعد از آن وجودی از خود نبینند، تا بتوانند در مسیر زندگی و بندگی آنها نیز مانند ایشان در ظاهر و باطن مورد رضایت پروردگارشان قرار گیرند، در اینجاست که سبک زندگی این دسته از زنان و دختران در دنیا، مانند آن بانوی محترمه گردیده، گفتار، اخلاق و رفتارشان نیز فاطمی می‌گردد؛ پس اینچنین می‌توان گفت که رعایت میزان پوشش در میان زن مسلمان عفیفه و مسلمان عفیفه‌ی مومنه متفاوت است، یعنی بر زن مسلمان عفیفه پوشش زهرائی به دلیل عدم پذیرش ولایت حق و حضرت زهرا (س) فرض و واجب نبوده ولی بر زن مسلمان عفیفه‌ی مومنه با فرض قبول ولایت حق و ولایت آن سیده‌ی بانوان دو عالم و زنان اهل بهشت، پوشش چادری یا شبه چادری به عنوان حکمی الهی مطابق با استفاده از سیاق آیه فرض، لازم و واجب می‌باشد و این حکم علاوه بر مطلبی که بیان شد از استعمال فعل مضارع «یدنین» در آیه به معنای «می‌پوشند» گرفته می‌شود به معنای «باید بپوشند»!، زیرا در ادبیات عرب گاهی فعل مضارع در مقام معنای امر استفاده می‌شود. از اهداف بلاغی این روش تأکید بر الزام‌آور بودن دستور، افزایش حس فوریت در اجرا، تنوع بخشیدن به شیوه‌های بیان و نشان دادن جدیت گوینده است، و گویا یک «لام أمر» در تقدیر وجود دارد که ساختار کامل آن به این صورت است: «قُلْ ... لِیُدْنینَ» یعنی: ای پیامبر به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب‌های خود را بر خویش فرو افکنند! همانگونه که در ترجمه‌ها اینگونه ترجمه شده است.

یادآوری یک نکته‌ی فقهی: مراعات پوشش کل بدن زن مسلمان (غیر مومنه و مومنه)، غیر از صورت و کفین بنا بر نظر مشهور فقها واجب و الزامی می‌باشد. والعاقبة لاهل التقوی

✍️حمید حنائی نژاد

‏#فاطمیه

 

☑️ دشمنان ملّتهای مسلمان در تاریخ اخیر، کوشش انبوهی را برای سست کردن دو اکسیر زندگی‌بخش، یعنی وحدت و معنویّت، در میان ملّتهای ما به کار گرفته‌اند. معنویّت را با ترویج سبک زندگی غربی که تهی از روح معنوی و برآمده از کوته‌بینی مادّی است، کمرنگ و بی‌رمق می کنند، و وحدت را با گسترش و شدّت بخشیدن به انگیزه‌های موهوم تفرقه مانند زبان و رنگ و نژاد و جغرافیا به چالش می کشند.
#بیانات_رهبری ۱۴۰۱/۴/۱۴

📣 به عنوان دغدغه عقلانی، شرعی، ملی، عرفی و حتی شخصی این ویدئو را برای هر کس که می شناسید ارسال کنید.

#حجاب #عفاف #غیرت #سبک_زندگی

🔹 آفت حجاب بانوان 
☑️ امام موسی صدر می‌گوید: پس از یک سال مطالعه عامل اصلى بى‌بندوبارى زنان در لبنان را در بى‌سوادى و دور بودن آنان از تعالیم اخلاقى و دینى یافتم و فهمیدم که نخست باید سطح فکرى و تربیتى آنان، از جهت دینى و اخلاقى تقویت بشود ولى دو مانع بزرگ در پیش داشتم که عبارت بودند از: 
1️⃣ زنان لبنان برخلاف زنان ایران در مسجد و مجالس عزادارى به هیچ وجه شرکت نمى‌کردند. 
2️⃣ شخصیت زنان بطور معمول با زیبایى، تظاهر به تجمل و مد آمیخته بود.
بدین جهت امکان نداشت بطور مستقیم دعوت به پوشش اسلامى و حجاب بشوند،

زیرا باعث مى‌شد که آنها از روحانى و دعوت دینى فاصله بگیرند.

نتیجۀ مطالعات این شد که دعوت را غیر مستقیم شروع کنیم بدین صورت که

نخست جمعیت «برّ و احسان» اعلام کرد که براى عضویت زنان هم در این «جمعیت» مانعى نیست و آنان نیز مى‌توانند در فعالیت‌هاى جمعیت حضور فعال داشته باشند. 

با تبلیغاتى که انجام گرفت در مدت کوتاهى بیش از دویست نفر زن عضو جمعیت شدند و در اول سال خودشان هشت نفر را به عنوان هیات مدیرۀ انتخاب کردند.

به علت روح مردم دوستى و زیادى عاطفه، فعالیت زنان در امور خیریه بالا گرفت، تا آنجا که برندۀ جایزه فعالترین عضو در سال ۱۳۳۹ ه‍. ش، یکى از همان خانم‌ها گردید. 

براى تشویق و ازدیاد علاقۀ زنان به اهداف و افکار جمعیت، توزیع شهریۀ فقرا و رسیدگى به حال خانواده‌هاى فقیر را در هر ماه دو بار بر عهدۀ آنان گذاشتیم.

رضایت روحیى که به واسطۀ رسیدگى و ملاطفت با مستمندان در این خانم‌ها به وجود آمد، شخصیت اصلى یعنى روح انسانى را در آنها تا حدودى زنده کرد و بخوبى درک کردند که به جز زنانگى و مدپرستى، و لباس خوب پوشیدن، ممکن است شخصیت دیگرى هم داشت که این شخصیت عظمت ثبات و لطف بیشترى دارد. 

ولى عمق فاجعه در این خصوص به قدرى وسیع بود که با این تلاش‌های هرچند چشمگیر و دقیق اصلاح اساسى صورت نمى‌گرفت.

به ناچار امام موسی صدر براى مبارزه با این فساد اجتماعى تصمیم گرفت تا جبهه‌هاى مهم دیگرى بگشاید و با تمام نیرو و تجهیزات لازم از هر طرف به سوى فساد، این دشمن خانمان‌سوز حمله‌ور شود. از جمله تأسیس خانۀ دختران - آموزشگاه پرستارى - مرکز پزشکى - مؤسسۀ قالیبافى و حوزه علمیه گامهاى وی در راه این آرمان بود. 

 منبع: پیکار با منکر در سیره ابرار: 187-189

شخصیت زن و لگدمال کردن و نابود نمودن حقوق انسانى‏ اش در طول تاریخ توسط دشمنان انسانیت مطرح شده است. خدمت بزرگی که پیامبر عظیم الشان اسلام به زن داشتند باعث شد تا او را در سایه‏ قرآن به شخصیت و کرامت و حقوقش بازگردانند.

مرحوم علامه طباطبائی (ره) در جلد دوم از ترجمه تفسیر ارزشمند المیزان بعد از اینکه نگاهی اجمالی به جایگاه زن در اعصار قبل از اسلام و در میان تمدنهای بشری می اندازد و تحلیلی از طرز برخورد جوامع مختلف نسبت به زن را مورد تبیین قرار می دهد از زاویه اسلام و قرآن کریم نیز به جایگاه ویژه زن پرداخته و معتقد است که قرآن هر انسانى را موجودى گرفته شده و تالیف یافته از دو نفر انسان نر و ماده مى‏داند، که هر دو بطور متساوى ماده وجود و تکون او هستند، و انسان پدید آمده (چه مرد باشد و چه زن) مجموع ماده‏اى است که از آن دو فرد گرفته شده است. قرآن کریم در معرفى زن مانند آن شاعر نفرمود:" و انما امهات الناس اوعیة" [مادران تنها و تنها صدف و ظرف پیدایش انسانها هستند!]، و مانند آن دیگرى نفرمود که فرزندان پسران ما، فرزندان خودمان هستند و اما فرزندان دختران ما، فرزند مردمى بیگانه ‏اند!. بلکه هر فرد از انسان (چه دختر و چه پسر) را مخلوقى تالیف یافته از زن و مرد معرفى کرد، در نتیجه تمامى افراد بشر امثال یکدیگرند، و بیانى تمام‏تر و رساتر از این بیان نیست، و بعد از بیان این عدم تفاوت، تنها ملاک برترى را تقوا قرار داد. و نیز در جاى دیگر فرمود:" أَنِّی لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏، بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ" [1] یعنی من عمل هیچ عامل را ضایع و بى نتیجه نمى‏کنم چه مرد و چه زن، بعضى از شما از بعضى دیگر هستید. در این آیه تصریح فرموده که کوشش و عمل هیچکس نزد خدا ضایع نمى‏شود، و این معنا را تعلیل کرده به اینکه چون بعضى از بعض دیگر هستید، و صریحا نتیجه آیه قبلى که مى‏فرمود:" إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ ..." را بیان مى‏کند، و آن این است که مرد و زن هر دو از یک نوع هستند، و هیچ فرقى در اصل خلقت و بنیاد وجود ندارند. آن گاه همین معنا را هم توضیح مى‏دهد به اینکه عمل هیچ یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمى‏شود، و عمل کسى به دیگرى عاید نمى‏ گردد، مگر اینکه خود شخص عمل خود را باطل کند.( طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، 1378ش، ج‏2، صص 406-407 با اندکی تلخیص و تصرف).

دو خصلت ویژه در آفرینش زن‏

در قرآن اول اینکه زن را در مثل به منزله کشتزارى براى تکون و پیدایش نوع بشر قرار داده، تا نوع بشر در داخل این صدف تکون یافته و نمو کند، تا به حد ولادت برسد، پس بقاى نوع بشر بستگى به وجود زن دارد، و به همین جهت که او کشتزار است مانند کشتزارهاى دیگر احکامى مخصوص به خود دارد و با همان احکام از مرد ممتاز مى‏شود. و دوم اینکه از آنجا که باید این موجود، جنس مخالف خود یعنى مرد را مجذوب خود کند، و مرد براى این که نسل بشر باقى بماند به طرف او و ازدواج با او و تحمل مشقت‏هاى خانه و خانواده جذب شود، خداوند در آفرینش، خلقت زن را لطیف قرار داد، و براى اینکه زن مشقت بچه‏ دارى و رنج اداره منزل را تحمل کند، شعور و احساس او را لطیف و رقیق کرد، و همین دو خصوصیت، که یکى در جسم او است و دیگرى در روح او است در میزان وظائفش تاثیر بسزائی دارد.(همان، ص 409با اندکی تصرف).

قرآن کریم به استقلال اقتصادى بانوان احترام گذارده و تفاوتى بین زن و مرد نگذاشته است

زن همان اندازه که در اجتماع وظایف سنگینى دارد حقوق قابل توجهى نیز داراست، اسلام زن را مانند مرد برخوردار از روح کامل انسانى و اراده و اختیار دانسته و او را در مسیر تکامل که هدف خلقت است مى‏بیند لذا هر دو را در یک صف قرار داده و با خطابهاى" یا ایها الناس" و" یا ایها الذین آمنوا" مخاطب ساخته برنامه‏ هاى تربیتى و اخلاقى و علمى را براى آنها لازم کرده است و با آیاتى وعده برخوردار شدن از سعادت کامل به هر دو جنس را داده است، و با آیاتى مانند" مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ‏" [2] مى‏گوید: که هر کدام از زن و مرد مى‏توانند به دنبال انجام برنامه‏ هاى اسلام و وظایف الهى به تکامل معنوى و مادى برسند و به حیاتى" طیب" و پاکیزه که سراسر سعادت و نور است گام نهند. اسلام زن را مانند مرد به تمام معنى مستقل و آزاد مى‏داند و قرآن با آیاتى‏ نظیر" کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ" [3] و یا" مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها" [4]. این آزادى را براى عموم افراد اعم از زن و مرد بیان مى ‏دارد. از طرفى چون استقلال لازمه اراده و اختیار است لذا اسلام این استقلال را در کلیه حقوق اقتصادى مى‏ آورد. و انواع و اقسام ارتباطات مالى را براى زن بلامانع دانسته و او را مالک درآمد و سرمایه‏ هاى خویش مى ‏شمارد در سوره نساء آیه 32 مى‏خوانیم:" لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ‏" با توجه به لغت (اکتساب) که بر خلاف (کسب) براى بدست آوردن مالى است که نتیجه‏ اش متعلق به شخص به دست آورنده است‏  و همچنین با در نظر گرفتن قانون کلى: " الناس مسلطون على اموالهم" (همه مردم بر اموال خویش مسلطاند) به دست مى‏ آید که چگونه اسلام به استقلال اقتصادی زن احترام گذارده و تفاوتى بین زن و مرد نگذاشته است.( مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 1374ش، ج‏2، صص 162- 163 با تلخیص و اندکی تصرف).

در میان همه ملّتهاى پیش از اسلام زنان مظلوم واقع گردیده و مورد اهانت قرار گرفته و به بردگى کشیده شده‏ اند

در اینجا، در مقام بحث پیرامون دفاع از حقوق زن و آزادسازى زن، به مطالبى که علّامه رشید رضا در کتاب «الوحى المحمّدى» آورده است، بسنده می­کنیم. وى آن را یکى از مقاصد اساسى قرآن کریم به شمار مى‏آورد. و مى‏گوید: «در میان همه ملّتهاى پیش از اسلام زنان مظلوم واقع گردیده و مورد اهانت قرار گرفته و به بردگى کشیده شده ‏اند، و همه قوانین و شرایع حتّى شریعت و قوانین اهل کتاب بر آن ستم‏ها و بیدادگرى‏ها مهر تأیید زده ‏اند.رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلم مى ‏فرمود: «این کریمانند که اکرام و احترام زنان را مراعات مى‏ کنند، و آن آدمهاى خوار و لئیم‏اند، که به ایشان توهین روا مى ‏دارند»آنگاه اسلام آمد، و خداوند به وسیله بعثت حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلم دینش را کامل گردانید و از طریق کتابى که فروفرستاده بود و سنّتى که تفسیر و تبیین قرآنش گردانیده بود، در قول و عمل همه حقوقى را که به مردان داده بود براى زنان هم مقرّر نمود؛ مگر در مواردى که طبیعت زنان و مسئولیتهاى زنانه ایشان مقتضى احکام خاصّى بوده است که در راستاى حفظ کرامت و از فرط عنایت و محبت به ایشان مقرر شده‏ اند، تا آنجا که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلم مى ‏فرمود: «این کریمانند که اکرام و احترام زنان را مراعات مى‏کنند، و آن آدمهاى خوار و لئیم‏اند، که به ایشان توهین روا مى‏دارند».(قرضاوی، یوسف، قرآن منشور زندگی، 1382ش، ص 174).

گوهر وجود زن‏ از دیدگاه قرآن

اگر در همه قرآن مجید براى نشان دادن اصل آفرینش زن و هویت شخصى او جز آیه‏ى چهارم نساء نبود براى شناخت حقیقت خلقت او بس بود: یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثِیراً وَ نِساءً: اى مردم نسبت به پروردگارتان که همه شما را از یک حقیقت واحده آفرید و براى آن حقیقت واحده جفتى از جنس خودش به وجود آورد تقوا پیشه کنید پروردگارى که از آن جفت و زوج مردان و زنان بسیارى را منتشر کرد. آیه شریفه دلالت دارد که همه مردان و زنانى که در عرصه گیتى زندگى مى‏کنند از یک پدر و مادر آفریده شده‏ اند، و تفاوت میان آنان از نظر رنگ و زبان و شکل تفاوتى بر اساس حکمت و مصلحت است. آیه مى‏گوید نیمى از وجود انسان‏ها از یک مرد و نیم دیگرشان از یک زن است، در حقیقت آن مرد و زن اولیه هر دو داراى خلقت حکیمانه و از نظر حیات و زندگى و تولید مثل مکمل یکدیگر بودند، و حقیقت هویتى آنان از نظر انسان بودن و آدمیت یکى بود و آن دو در این مسئله امتیازى به هم نداشتند. جفت که معناى کلمه زوج است از نظر لغت جایگزینى چون زن، و همسر، و همراه نداشت، آرى زن از نظر آفرینش زوج و جفت مرد بود، و این زوجیت‏ زمینه ارتباط و انس آن دو با یکدیگر و سبب افزایش نسل در عرصه‏گاه گیتى وتداوم حیات انسان در خیمه زندگى بود. مفسرین بزرگ و دانشمند شیعه که حقایق اصیل را از قرآن و پیامبر و مکتب سعادتبخش اهل بیت گرفته اند مانند فقیه بزرگ و اصولى و رجالى‏گرانقدر شیخ طوسى در تفسیر تبیان، و امین ‏الاسلام طبرسى در تفسیر مورد توجه فریقین و بزرگ مرد علم حدیث سید هاشم بحرانى در تفسیر برهان و حکیم و فیلسوف و عارف کم نظیر علامه طباطبائى در تفسیر قیم المیزان در توضیح جمله و خلق منها زوجها مى ‏گویند: خداوند از همان جنسى که آدم را آفرید براى او از همان جنس جفتى خلق کرد.( انصاریان، حسین، تفسیر حکیم، ایران، قم، انتشارات دارالعرفان، چاپ اول، 1393ش، ج‏6، صص 232-233).
 پی ­نوشت‌ها:
[1]. آل عمران: 195.
[2]. النحل: 97.
[3]. المدثر: 38.
[4]. فصلت: 46.
منابع:
1- طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ یازدهم، 1378ش.
2- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ایران، تهران، انتشارات دارالکتب الإسلامیة، چاپ سی و دوم، 1374ش.
3- قرضاوی، یوسف، قرآن منشور زندگی، ایران، تهران، انتشارات احسان، 1382ش.
4- انصاریان، حسین، تفسیر حکیم، ایران، قم، انتشارات دارالعرفان، چاپ اول، 1393ش.