وبلاگ رسمی دکتر حمید حنائی نژاد

(عرفان اسلامی، آشنایی با ادیان و فرهنگ‌ها)

وبلاگ رسمی دکتر حمید حنائی نژاد

(عرفان اسلامی، آشنایی با ادیان و فرهنگ‌ها)

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید مطهری» ثبت شده است

🔹 نام : رمضان 
🔹 نام خانوادگی : رمضانی 
🔹ولادت : رمضان 
🔹شهادت : رمضان 
🔹نام عملیات : رمضان
               
✨ نامت رمضان، ولادتت هم رمضان
بَه، ماه خوش شهادتت هم رمضان 
نام عملیّات که پَروازت داد
رزمی ست پُر از عشق، به نام رمضان
آری، رمضانی، نَسَبِ نیکویت
تقدیر گره زده تو را با رمضان                                         
شاعره: اشک                                                                                             
اصفهان در دفاع مقدس
#ماه_مبارک_رمضان را با یاد شهدا سپری کنیم.
☑️ پ.ن: #شهید حاج رمضان رمضانی دائی پدر یکی از دوستان عزیزمان هستند.

┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
💠  دکتر حمید حنائی نژاد 
🆔 ایتا |وبلاگ|اینستاگرام

شب قدر شب اندازه‏ گیرى و تقدیر است، شب نزول قرآن و شب زنده دلان است، خدا در شب قدر حوادث یک سال را تا شب قدر سال آینده تقدیر مى‏ کند، مانند: زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و از این قبیل امور، شب قدر را قدر بدانیم

قرآن در شب قدر نازل شده، و چه پرمعنى است این سخن! شبى که مقدرات بندگان و مواهب و روزی هاى آنها تقدیر مى‏شود در چنین شبى قرآن بر قلب پاک پیامبر ص نازل مى‏ گردد، آیا این سخن بدان معنى نیست که مقدرات و سرنوشت شما با محتواى این کتاب آسمانى پیوند و رابطه نزدیک دارد؟! آیا مفهوم این کلام آن نیست که نه تنها حیات معنوى شما که حیات مادى شما نیز با آن رابطه ناگسستنى دارد؟ پیروزى شما بر دشمنان، سربلندى و آزادى و استقلال شما، آبادى و عمران شهرهاى شما همه با آن گره خورده است. آرى در آن شبى که مقدرات تعیین مى ‏شد قرآن نیز در آن شب نازل گردید!. (مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 1374ش، ج21، ص 156).

شب قدر شب نزول قرآن!

از آیات قرآن به خوبى استفاده مى‏شود که قرآن مجید در ماه مبارک رمضان نازل شده است:" شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ‏"  و ظاهر این تعبیر آن است که تمام قرآن در این ماه نازل گردید. و در نخستین آیه سوره قدر مى ‏افزاید:" ما آن را در شب قدر نازل کردیم" (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ). گر چه در این آیه صریحا نام قرآن ذکر نشده ولى مسلم است که ضمیر" إِنَّا أَنْزَلْناهُ‏" به قرآن باز مى‏ گردد و ابهام ظاهرى آن براى بیان عظمت و اهمیت آن است. تعبیر به‏ إِنَّا أَنْزَلْناهُ‏ (ما آن را نازل کردیم) نیز اشاره دیگرى به عظمت این کتاب بزرگ آسمانى است که خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده مخصوصا با صیغه متکلم مع الغیر که مفهوم جمعى دارد و دلیل بر عظمت است. نزول آن در شب‏" قدر" همان شبى که مقدرات و سرنوشت انسانها تعیین مى ‏شود دلیل دیگرى بر سرنوشت ‏ساز بودن این کتاب بزرگ آسمانى است. از ضمیمه کردن این آیه با آیه سوره بقره نتیجه ‏گیرى مى شود که شب قدر در ماه مبارک رمضان است، اما کدام شب است؟ از قرآن چیزى در این مورد استفاده نمى ‏شود، ولى روایات در این باره بحث فراوان کرده ‏اند. در اینجا سؤالى مطرح است و آن اینکه هم از نظر تاریخى و هم از نظر ارتباط محتواى قرآن با حوادث زندگى پیغمبر اکرم ص مسلم است که این کتاب آسمانى به طور تدریجى و در طى 23 سال نازل گردید، این امر چگونه با آیات فوق که مى‏گوید در ماه رمضان و شب قدر نازل شده است سازگار مى‏ باشد؟ پاسخ این سؤال- به گونه ‏اى که بسیارى از محققان گفته‏ اند این است که قرآن داراى دو نزول بوده است. نزول دفعى که در یک شب تمام آن بر قلب پاک پیغمبر اکرم ص یا بیت المعمور یا از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل گردید. و نزول تدریجى که در طول بیست و سه سال دوران نبوت انجام گرفت‏. (همان، ج‏27، صص 181-182 با اندکی تلخیص).

شب قدر، شب انسان کامل‏ است

آیا این شب قدر که از هزار شب بالاتر است یک شب در عالم بوده و آن همان شبى بوده که قرآن بر پیغمبر نازل شد و دیگر شب قدرى در عالم نبوده؟ بعضى‏ این طور گفته ‏اند. البته از علماى شیعه کسى نگفته. این حرف به دلیل خود آیه قرآن حرف نادرستى است. بسیارى از اهل تسنن گفته‏ اند شب قدر بیش از یک شب بوده، ولى اختصاص دارد به دوره پیغمبر اکرم؛ تا پیغمبر بود شب قدر در هر سالى بود، پیغمبر که رفت شب قدر هم رفت. این هم حرف بى‏ حسابى است. پس شب قدر ادامه دارد. قبل از پیغمبر چطور؟ آیا قبل از پیغمبر شب قدر بوده یا نبوده؟ خود پیغمبر فرمود: هر پیغمبرى که آمده شب قدر وجود داشته. بله، یک مسئله هست: آیا قبل از اینکه آدم و پیغمبرى روى زمین پیدا شود شب قدر بوده یا نبوده؟ این دیگر محل تردید است. شب قدر شب ولىّ کامل است در هر زمانى؛ شب قدر یعنى شب انسان کامل. (مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری (آشنایى با قرآن(10 - 14))، ایران، تهران – قم، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، 1377ش، ج‏28، صص 691-692).

شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالى که قرآن در آن شبش نازل شد نیست

در سوره مبارکه دخان آن شبى که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازه‏ گیرى است،شب قدر شب اندازه‏ گیرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث یک سال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مى‏ کند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایى دیگر از این قبیل را مقدر مى ‏سازد، و از این استفاده مى‏شود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالى که قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر مى‏شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هستپس شب قدر شب اندازه‏ گیرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث یک سال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مى‏ کند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایى دیگر از این قبیل را مقدر مى ‏سازد، و از این استفاده مى‏شود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالى که قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر مى‏شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیرى و مقدر مى‏شود. براى اینکه این فرض امکان دارد که در یکى از شب‌های قدر چهارده قرن گذشته قرآن یکپارچه نازل شده باشد، ولى این فرض معنا ندارد که در آن شب حوادث تمامى قرون گذشته و آینده تعیین گردد. (طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، 1378ش، ج20، ص 561 با تلخیص و اندکی تصرف).

فایده در پنهان بودن شب‏ قدر و بیان روایتی در فضیلت آن

فایده در خفاء و پنهان بودن این شب اینست که مردم در عبادت خدا کوشش کنند و تمام شبهاى ماه رمضان را احیاء نمایند بجهت امید و طمع در درک شب قدر چنانچه خداوند سبحان نماز وسطى را در میان پنج نماز شبانه روز مخفى داشت و نیز اسم اعظم خود را در میان اسامى خدا و ساعت اجابت دعا را در میان ساعتهاى جمعه پنهان نمود. پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: کسى که در شب قدر از روى ایمان و یقین برخیزد بخشوده مى‏شود گناهان گذشته و آینده او. (طبرسی، مترجمان، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، 1360ش، ج27، ص 196 با تلخیص).
پی‌نوشت:

1 - مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ایران، تهران، انتشارات دارالکتب الإسلامیة، چاپ سی و دوم، 1374ش.
2 - مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری (آشنایى با قرآن(10 - 14))، ایران، تهران – قم، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، 1377ش.
3 - طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،چاپ یازدهم، 1378ش.
4 - طبرسی، مترجمان، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ایران، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول،1360ش.

امام حسین علیه السلام، مهاجر و مجاهد

حسین بن على (سلام اللَّه علیه) در منطق قرآن، هم مهاجر است و هم مجاهد. او خانه و شهر و دیار خودش را رها کرده و پشت سر گذاشته است همچنان که موسى بن‏  عمران مهاجر بود. موسى بن عمران هم شهر و دیارش را که مصر بود پشت سر گذاشت تا به مدیَن رسید، ولى او فقط مهاجر بود نه مجاهد. ابراهیم مهاجر بود: إِنِّی ذاهِبٌ إِلى‏ رَبِّی‏

شهر و دیار و وطن خودش (بابِل) را رها کرد و رفت. حسین بن على امتیازى که دارد این است که هم مهاجر است و هم مجاهد. مهاجرین صدر اسلام در ابتدا که مهاجر بودند، هنوز مجاهد نبودند و دستور جهاد براى آنها نرسیده بود. آنها فقط مهاجر بودند؛ بعدها که دستور جهاد رسید، این مهاجرین تبدیل به مجاهدین هم شدند. اما کسى که از روز اول، هم مهاجر بود و هم مجاهد، وجود مقدس حسین بن على علیه السلام بود (فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ). پیغمبر اکرم در عالم رؤیا به او فرموده بود: حسینم! مرتبه و درجه‏اى هست که تو به آن مرتبه و درجه نخواهى رسید مگر از پلکان شهادت بالا بروى‏ (مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ)..

در حدود بیست و چهار روز عملًا حسین بن على در حال مهاجرت بود؛ از آن روزى که از مکه حرکت کرد (روز هشتم ماه ذى‏الحجه) تا روزى که به سرزمین کربلا رسید و آنجا باراندازش بود و خرگاه خودش را در آنجا فرود آورد. آن روزى که از مکه حرکت کرد و آن خطبه معروفى را که نقل کرده‏اند خواند، هجرت و جهادش را توأم با یکدیگر ذکر کرد: خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جیدِ الْفَتاةِ وَ ما اوْلَهَنى الى‏ اسْلافى اشْتِیاقَ یَعْقوبَ الى‏ یوسُفَ ایّها الناس! مرگ براى فرزند آدم زینت قرار داده شده است، آن‏چنان‏که یک گردن‏بند براى یک زن جوان زینت است. مرگ ترسى ندارد، مرگ بیمى ندارد. شهادت در راه خدا و در راه ایمان، براى انسان تاج افتخار است که بر سر مى‏گذارد و براى یک مرد مانند آن گردنبندى است که یک زن جوان به گردن خود مى‏آویزد؛ زینت و زیور است. کَأَنّى بِاوْصالى تَتَقَطَّعُها عُسْلانُ الْفَلَواتِ بَیْنَ النَّواویسِ وَ کَرْبَلا ایّها الناس! الآن از همین جا گویا به چشم خودم مى‏بینم که در آن سرزمین، چگونه آن گرگهاى بیابان ریخته‏اند و مى‏خواهند بند از بند من جدا کنند. رِضَى اللَّهِ رِضانا اهْلَ الْبَیْتِ ما اهل بیت از خودمان رضایى نداریم، رضاى ما رضاى اوست. هرچه او بپسندد ما آن را مى‏پسندیم؛ او براى ما سلامت بپسندد ما سلامت را مى‏پسندیم، بیمارى بپسندد بیمارى مى‏پسندیم؛ سکوت بپسندد سکوت مى‏پسندیم، تکلّم بپسندد تکلّم؛ سکون بپسندد سکون، تحرّک بپسندد تحرک.

آزادى معنوى(مجموعه آثار شهید مطهرى)، صص: 585-586