-این آئین در اروپا و آمریکا چندان معروف نیست و منحصرا در پنجاب (شمال غرب هندوستان) وجود دارد. (ر.ک: تاریخ ادیان جان ناس: 333).
-در قرن دهم میلادی سلاطین مسلمان (غزنویها) به هندوستان تاخته و دارای قدرت عظیمی شده بودند، در قرن یازدهم پادشاهان اسلام ابتدا بر سراسر شمال غربی هندوستان تسلط یافتند و سپس با شور و حرارتی بسیار قدرت خود را بسط داده و غالب خاک کشور هند را مسخر خود ساختند. دو قرن بعد یکی از متفکرین هند که از مصلحین بهنام آن کشور است موسوم به راماناندا فرقهای در داخل مذهب ویشنوییزم به وجود آورد، در میان شاگردان وی شخصی بود که بعدها از استادش بزرگتر شد و او نیز به نوبه خود در تهیه مقدمات ظهور نانک (مبدع سیکهیزم) عامل مؤثری بود، این شاگرد که بعداً به مقام استادی رسید شخصی بهنام کبیر بود، هنوز پیروان کبیر موجود هستند، کبیر فردی صاحبنظر و روشندل بود که تحت تعالیم علمای اسلامی هند اصنام را انکار نموده و حرمت بتپرستی را از آنان تعلیم گرفته بود و هندوها را بر بتپرستی ملامت میکرد و میگفت خداوند بالاتر از آنست که در پیکری از سنگ یا فلز جای گزیند و یا از بندگان خود به انجام مناسک صوری مانند عبادات ظاهری، تلاوت کتاب، زیارت، رهبانیت، غسل در فلان رود و یا طواف دور فلان معبد راضی گردد، بلکه آنچه خداوند از بندگانش خواسته همانا طهارت نیت و تذهیب اخلاق با خلوص نیت است و اگر کسی به خدای یگانه خالصانه محبت ورزد خداوند او را از رنج و تعب قانون کارما خلاصی خواهد بخشید و بهعبارت دیگر برای اینکه دولاب توالد پیاپی و تناسخ مکرر برای او خاتمه پذیرد تنها راه ساده و عملی آنست که آن شخص حقتعالی را از صمیم قلب دوست داشته و روح او از عشق معبود مطلق مالامال گردد کبیر بهعلاوه کتب اربعه ودا را تنها منشاء و مأخذ دین ندانسته بلکه به برهمنان هندو و ملاهای مسلمان هر دو تاخته و فکر آنها را جامد و در چار دیوار عبادات صوری محدود دانسته و گفته مرد سالک باید از مرشدی روحانی (که او را به زبان محلی پنجاب گرو یعنی معلم مینامند) استفاده کند، ازاینرو میتوان گفت که نانک بر روی این تعالیم اخلاقی دین خود را بنیاد نهاد و غالباً به گفتههای کبیر استشهاد کرد و قول او را حجت قاطع دانست. (ر.ک: همان: 334-336).
-آیین سیک در هند مربوط به حدود پانصد سال پیش در زمان تولد بنیانگذار این دین بهنام گرو نانک (نانک اسم وی و لقبش گرو بوده) در پنجاب به وجود آمد.
-چهارمین دین رسمی هند بهشمار میآید، اعتقادات و تعالیم گورو نانک درکتاب مقدس گرانت تدوین گردیده است.
-کتاب مقدسِ «گرانت صاحب» به زبان شعر و منظوم است و هر سیک موظف است این متن مقدس را از گرو یا معلم دینی بیاموزد و این متن مقدس را روزانه در معبد بههمراه نغمه موسیقی بخواند.
-چیزی که دین سیک را از سایر ادیان هند جدا کرده مبانی اعتقادی جدیدی است که توسط نانک مطرح شده بهعنوان مثال، نانک دینِ سیک را بهعنوان امری آسمانی میشناسد و این نگاهی متفاوت با ادیان هندوئیسم مانند جینیسم و بودائیسم دارد و لذا راه را برای ورود مردم به دین تازه باز نموده است.
-نانک معتقد بود که تمام تعالیم او نتیجهی الهام و مکاشفه وی است و میگفت من کلام الهی را که به سویم میآید گزارش میکنم و این سرودها از اشراق درونی و از روحی که با مطلق دمساز شده است سرچشمه میگیرد.
-برخی معتقد هستند که دین سیک از اسلام تأثیر گرفته، اما این مطلب صحیح نیست، بنابراین با بررسی بر روی آیین و اعتقادات دین سیک متوجه میشویم که دین سیک راه دیگری را انتخاب نمود که با دو دین اسلام و هندو متفاوت است.
-در دین جدید سیک، نانک تلاش کرده تا با تجربههای شخصی و مکاشفههای عارفانه به ایجاد دینی جدید بپردازد و تحولی را در ساختار اجتماعی، فرهنگی و دینی هندوییسم ایجاد نماید. (ر.ک: آبسالان، محبعلی، (بهار1391)، تحولات دینی آئین سیک در پرتو ادیان بزرگ هند، فصلنامه مطالعات شبه قاره، سال چهارم، شماره دهم، صص: 7-26).
تعالیم و گوروهای بعد از گورو نانک
تعالیم سیک:
-پرداختن به انسان و اهمیتی که خدا برای انسان قائل است. از اولویت اندیشههای نانک بوده است. (ر.ک: همان).
-اصل توحید یعنی ایمان به خدای واحد و قادر و خالق که نانک او را حق لقب داد.
-علاج درد این است که دائما به یاد خدا بوده و نام خدا را تکرار کرد.
-رسوم هندوها را انکار کرد و بت پرستی آنان را تخطئه فرمود. و معتقد بود باید اعمال یک سیک از روی طهارت قلبی باشد و تعقل پیشه کند و معلمان را خدمت کند و مانند شخص گرسنه که به دنبال طعام است حق تعالی را طلب کند.
-یک زن به عنوان همسر برگزیند و به دیگر زنان به دیدهی میل و رغبت نگاه نکند.
-حق انسانها را تضییع نکند. از معاشرت نااهلان بپرهیزد و با نیکان مصاحبت نماید.
-اصل تسلیم و رضا در تعالیم نانک مشهود است.
-متاسفانه آئین سیک به مرور زمان تبدیل به یک فرقه جنگی و سیاسی شد.
(ر.ک: تاریخ ادیان جان ناس: 339-342).
-بعد از گورونانک 9 گورو دیگر جانشین او شدند. با بررسی تاریخ تحولات آیین سیک در دوران نه گوروی جانشین نانک با تفاوتهای بسیاری در شیوهی رهبری آنان مواجه میشویم. در دوران پنج گوروی اول آیین سیک امور معنوی و عرفانی مورد تأکید قرار میگیرد، درحالیکه محور آموزههای ششمین گورو و تا دهمین و آخرین گوروی سیک بیشتر تحسین شجاعت و گسترش روحیه سلحشوری است، این تغییر رویه گوروها نه بهجهت انحراف بلکه بهسبب مقتضیات دورانی بود که آنان رهبری جامعه سیک را برعهده داشتهاند. (ر.ک: سامانیان، صمد، مافی تبار، آمنه، (بهار1389)، آشنائی با گوروهای آئین سیک، فصلنامه مطالعات شبه قاره، سال دوم، شماره دوم، صص: 52-35).
پنج نشانهی یک سیک
1-کِش (kesh): کوتاه نکردن موهای بدن، تسلیم در برابر ارادهی الهی است. و حفظ مو باعث حالت معنوی و تشبّه به عرفا و پیامبران میگردد.
2-کَنگا: همراه داشتن شانه برای مرتب کردن و تمیز کردن موها.
3- کَرپان: همراه داشتن خنجر به نماد شجاعت.
4-کَرا: دستبند فلزی به منظور یادآوری مبانی طریقت و تذکر این مطلب که یک سیک همیشه بندهی خداست.
5-کَچهر: شلوار کوتاه برای جلوگیری از تمایلات جنسی نامشروع. (ر.ک: همان).