-بررسی دین زردشت از نظر مطالعات ادیان اهمیت ویژه دارد، در تورات آمده که کورش پادشاه ایران به امر خدا بنی اسرائیل را که اسیر فرمانروایان بابل بودند آزاد کرد.

-برخی از پژوهشگران بر این باورند که مسائلی مانند: معاد، بهشت و دوزخ، فرشته و شیطان و ... که در کتاب‌های یهودی قبل از اسارت بابلی وجود نداشت بعد از آزادی آنان توسط کورش از ناحیه‌ی ایران باستان به ادبیات دینی یهود وارد شد.

-در عرب به آئین زردشتی مجوسی و در فارسی مُغ (نام روحانیون ایران باستان) گفته می شد.

دین و عقائد آریائی‌های (ایرانیان باستان) قبل از زرتشت

-دین ایرانیان قبل ‌از زردشت در آن دوره‌ی باستان عملاً همان آیینی بود که در کتب ودا ملاحظه می‌شود یعنی اکثر خلایق قوای طبیعت را می‌پرستیده‌اند و آن‌ها را دیو می‌گفته‌اند و با کلمه دوا مذکور در کتاب ریگ ودا منطبق می‌شود، و آن‌ها تجسم نیروهای طبیعی هستند مانند: آفتاب، ماه، ستارگان، خاک، آتش، آب و باد در میان این قوای مذکور خدای آنیتار که در ودا ذکر شده یا خدای ایندرا که تحت الشعاع میترا در ودا است از همه برجسته‌تر هستند. (ر.ک: تاریخ ادیان جان ناس: 462).

-ایرانیان باستان آتش را می‌پرستیده‌اند و طی مراسمی در حضور موبدان روحانی قربانی و هدایا تقدیم خدایان خود می‌کرده و شربتی آسمانی و سکر آور که از فشرده گیاه مقدس به‌نام هوما یا همان سومای مذکور در ودا می‌گرفته و برای کسب خیر و برکت می‌نوشیده‌اند، آن‌ها گیاهان اطراف آتشکده را تقدیس می‌کردند و گوشت حیوانات را که قربانی می‌کرده‌اند با بر سم تقدیس می‌نمودند مرسوم عبارت بود از چند شاخه گیاهان و درختان مقدس که آن‌ها را دسته کرده و در برابر صورت‌گرفته و در مقابل آتش به عبادت می پرداخته‌اند این مراسمات و مناسک شباهت زیادی دارد با آن‌چه که آریان های هندوستان برحسب کتب اربعه ودا انجام می‌داده‌اند. (همان: 464).

زردشت (مولد و زمان)

زردشت یا زرداشتر یعنی صاحب شتر زرد طبق نظر طبری مورخ مشهور اسلام از سرزمین فلسطین است و از آنجا به ایران آمده، اما سایر مورخان و خود زردشتیان معتقدند که زردشت ایرانی و اهل آذربایجان بوده است. محل مبعوث شدن وی نیز کوهی نزدیک ارومیه بوده است. از این رو آب دریاچه ارومیه برای زردشتیان مقدس است.

-بر اساس نظر مشهور و روایات ایرانی، زردشت در سال 660 قبل از میلاد به دنیا آمده و در 630 قبل از میلاد (در سن 30 سالگی) نیز به پیامبری مبعوث شده است.

-به محض پیامبر شدن نزد گشتاسب که پادشاه عصر خود بود رفته و او را به آئین خود دعوت نمود و گشتاسب نیز پذیرفت.

کتاب مقدس اوستا ، اصول آئین زردشتی و سیر تحولات این آئین

کتاب مقدس اوستا (به معنای اساس و بنیان)که از زمان هخامنشیان موجود بوده دارای 5 قسمت است: یسنا (مهمترین قسمت اوستا و قدیمی‌ترین قسمت)، یشت‌ها (نغمات ستایش)، ویسپرد، وندیداد و خرده اوستا (اوستای کوچک).

اصول آئین زردشتی عبارتند از:

1-زردشت به پیروی مکاشفات و الهامات خویش بر پیغمبری مبعوث از طرف اهورامزدا اعلام کرد و در گاتاها تکرار فرمود که خداوند او را برانگیخته و مأمور کرده و دین او بهترین و کامل‌ترین ادیان است.

2-از آن‌همه ارواح متعدده تنها یک روح خوب و نیکو را که اهورامزدا بود پذیرفت و او را بالاترین و بزرگ‌ترین خدایان دانست.

3-اهورامزدا اراده قدوسی علوی خود را به‌وسیله‌ی روحی مقدس از قوه به فعل می‌آورد که آن را «سپنتا مئی نیو» نامیده است و اعمال الوهی او به دستیاری ارواح مقدسه که امشاسپندان گفته می‌شوند اجرا می‌گردد.

4-باآن‌که اهورامزدا در عرش جلال خود هیچ همانندی ندارد مع‌ذلک زردشت معتقد است که در برابر هر نیکی یک بدی موجود است چنان‌که در برابر «اشا» یعنی راستی و حقیقت «دروغ» و باطل جای گرفت و در برابر حیات و زندگانی موت و مرگ قرار گرفته است.

5-نقطه‌ی اصلی و پایه‌ی اساسی اخلاق در آیین زردشت بر روی این قاعده است که نفس و ضمیر هر فرد آدمیزاد یک میدان نبرد نزاع دائمی بین خیر و شر است و سینه‌ی آدمی تنوری است که آتش این جنگ همواره در آن مشتعل می‌باشد.

6-خیر و شر در کتب زردشتی چنان‌که باید به‌وضوح تعریف نشده‌اند.

7-از تشریفات و آداب عبادات و اعمال مذهبی از مذهب اصلی زردشت چیز مهمی باقی نمانده همین‌قدر معلوم است که زردشت رسوم و مناسک آریان‌های قدیم را که مبتنی بر اعتقاد به سحر و جادو و بت‌پرستی بود و رو به زوال می‌رفته به‌کلی منسوخ فرموده است.

8-سرانجام تنازع بین خیر و شر چگونه خاتمه خواهد یافت؟ هرچند زردشتیان در ادوار بعد معانی و تفاسیر مبتنی بر سهو و اشتباه در این اصل به عمل آورده‌اند، آن‌چه مسلم است این است که زردشت بی‌هیچ شک و شبهه معتقد بود که چون دور زمان تکمیل گردد، اهورامزدا پیروز و بر خصم ناپاک چیره خواهد گردید.

9-دین زرتشتی نخستین مذهبی است که در جهان از مسئله حیات عقبی و مسئله قیامت سخن به میان آورده و مسئله‌ی آخرالزمان را به مفهوم کامل خود طرح کرده ‌است.

(ر.ک: تاریخ ادیان جان ناس: 470-476).

سیر تحولات آئین زردشتی در طول زمان

سیر تحولات آیین زردشتی عبارت‌ است از:

1- به‌مرور زمان اوصاف متعالی درباره‌ی شخص زردشت پیامبر قائل گردیدند و به او جنبه الوهیت دادند.

2-اندیشه‌ی توحید که زردشت تعلیم داده بود نیز دست‌خوش تغییراتی گردید.

3-اعتقاد به مبدأ شر و عامل تباهکاری و خطا در طول زمان سبب شد تا دین زردشت به‌صورت یک آیین دوگانه‌پرستی (دوآلیسم) اخلاقی درآید.

4-موضوع نبرد آدم با دیوها و اهریمنان در میدان بزرگ زندگی در آغاز ظهور زردشت اساساً امری اخلاقی بود، ولی این مسئله در ادوار بعد در کتاب اوستا مخصوصاً در قسمت وندیداد صورت تشریفاتی به خود گرفت و این موجب شد که بعضی از اعمال و عبادات قدیم که برای تطهیر انسان از سحر و جادو مقرر شده بود در آن صورت مخالف به خود بگیرد.

5-مسئله‌ی حیات عقبی که مبتنی بر یک نظام در باب آینده‌ی انسان و حیات پس ‌از مرگ وی سخن بسیار گفته شده، زردشتی‌ها به مرور زمان معتقد شدند وقتی چهار روز از مرگ کسی می‌گذرد زندگانی دیگر او آغاز می‌شود. در سه شبانه‌روز اول روح او بر سر پیکر خاکی او می‌نشیند و در گذشته‌ی کردارها، پندارها و گفتارهای خوب و بد خود اندیشه می‌کند، هرگاه وی نفسی نیکوکار داشته باشد در این هنگام فرشته‌ها او را نوازش می‌دهند و اگر بدکار باشد دیوان پلید بر فراز روح او به پرواز می‌آیند و او را آزار می‌دهند و سرانجام او را به کیفرگاه خود می‌برند.

وقتی روز چهارم می‌رسد روح مرده به سوی پل چینوات که گذرگاه تمامی مردگان است روان می‌شود در مقابل آن پل خدای میترا و همکاران او یعنی سروش و راشنو او را به قضاوت می‌خوانند در دست راشنو ترازویی است که در دو کفه آن کردارهای نیکو و بد او نهاده شده و آن را می‌سنجند و در مورد او فرمان نهایی را صادر می‌کنند. روح مرده به سوی پل چینوات روان می‌شود تا از آن بگذرد، در میان این پل بنا به مطالبی که در کتاب بوندهشن آمده تیغه‌ای تیزتر از شمشیر جای دارد و در زیر آن جایگاه دوزخ است، اگر روح مرده به آن‌جا رسید، درصورتی‌که درستکار بوده آن تیغ تیز در برابرش پهن شده و به‌صورت گذرگاهی نرم درآمده و اگر بدکار و دروغ پیشه باشد آن تیغ بر او راه را می‌بندد و از فراز پل در دوزخ فرو می‌افتد. (ر.ک: تاریخ ادیان جان ناس: 478-487).

امشاسپندان و جشن‌های مذهبی

-امشاسپندان نام فرشته‌های‌ مقرب است. (ر.ک: تاریخ ادیان جان ناس: 471).

-در آئین زردشتی ایزد همان فرشته است و بزرگ‌ترین و گرامی‌ترین ایزدان به‌نام امشاسپندان خوانده شده‌اند.

 -امشاسپند در اوستا به معنی بی مرگ مقدس است.

-ایزدان بزرگ آیین مزدیسنی عبارتند از بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خرداد و امرداد.

-ایزدان در آیین مزدیسنی (زرتشتی) دارای دو جنبه هستند: یکی جنبه‌ی مینوی و روحانی آنان و دیگری جنبه و وظیفه‌ی این‌جهانی آن‌ها، که به کیفیت ذیل بیان شده است:

1-بهمن: در جهان مینوی مظهر اندیشه‌ی نیک اهورامزدا است و آدمیان را به اندیشه‌ی نیک می‌آموزد و از سوء نیت و بداندیشی پرهیز می‌دهد و در جهان خاکی نگهبانی و محافظت جانوران سودمند با بهمن است، بهمن به پندار مزدیسنان روح زردشت را در هنگام خواب به پیشگاه اهورامزدا راهنمایی کرده ‌است.

-در آیین زردشتی هر یک از امشاسپندان یاران و دشمنانی دارند، یاران آن‌ها از ایزدان و دشمنان آن‌ها از دیوان به‌شمار می‌آیند.

-ایرانیان باستان هر یک از سی روز ماه را به‌نام ایزدی که به اعتقاد آنان پاسداری آن روز را برعهده داشته است می‌خوانده‌اند و نام‌های ماه‌های سال را از نام‌های همین ایزد‌ها برگزیده‌اند و چون نام روز با نام ماه یکی می‌شد آن روز را جشن می‌گرفتند مثلاً دومین روز ماه بهمن نام داشته بهمن روز در بهمن ماه یعنی روز دوم ماه بهمن یکی از جشن‌های بزرگ بوده‌است این جشن در فارسی بهمنگان خوانده می‌شده که از جشن‌های شکوهمندی بود که تا چند قرن پس‌از ظهور اسلام نیز در ایران با آیین ویژه‌ای برگزار می‌شده است.

2-اردیبهشت: دومین امشاسپند است این امشاسپند در جهان مینوی نمایانگر راستی و پاکی و قدس اهورامزدا و در جهان خاکی نگهبانی آتش با اوست.

ماه دوم سال و روز سوم هر ماه به‌نام این امشاسپند اردیبهشت نام گرفته و اردیبهشت روز در اردیبهشت ماه جشن اردیبهشتگان بوده ‌است.

3-شهریور: سومین امشاسپند شهریور نام دارد امشاسپند شهریور در جهان مینوی نماینده‌ی سلطنت و نظم و قدرت اهورامزدا و در جهان خاکی نگهبان فلزات است.

ششمین ماه سال و چهارمین روز ماه به‌نام او خوانده شد و جشن شهریورگان که گاهی آذرجشن نیز نامیده شده در روز چهارم شهریور یعنی شهریور روز برگزار می‌شده است.

4-سپندارمذ: امشاسپند چهارم سپندارمذ (اسفند) خوانده شده ‌است سپندارمذ در جهان مینوی مظهر شکیبایی و بردباری اهورامزدا و در جهان خاکی نگهبان زمین است.

ماه دوازدهم سال و روز پنجم ماه به‌نام این امشاسپند نامیده شد و بدین مناسبت در پنجمین روز اسفند ماه جشنی برگزار می‌شده که این جشن ویژه زنان بود و در این روز مردان به زنان خود هدایایی می‌دادند.

5-خرداد: پنجمین امشاسپند خرداد نام دارد امشاسپند خرداد در جهان مینوی مظهر کمال و بی‌نیازی اهورامزدا و در جهان خاکی نگهبان آب است.

از ماه‌ها ماه سوم سال و از روزها روز ششم ماه به‌نام اوست و جشن خردادگان در ششمین روز خردادماه برگزار می‌شده است.

6-مرداد: نام ششمین امشاسپند مرداد است، این امشاسپند در جهان مینوی نمودار جاودانی بودن اهورامزدا و در جهان خاکی نگهبان گیاهان می‌باشد.

پنجمین ماه سال و هفتمین روز ماه به‌نام او خوانده شد و روز اول مرداد جشن امردادگان بوده‌است این جشن به‌نام جشن نیلوفر نیز نامیده شده‌ است. (رضایی، جمال، مرداد (1348)، امشاسپندان در آیین زردشتی، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال شانزدهم، شماره پنجم و ششم: 576-593).