اکنون مناسب است برای آگاهی از دیدگاه حضرت امام درباره ابن عربی به عنوان نمونه به چند مورد اشاره شود:

یکی از مواردی که امام خمینی از کتاب فصوص الحکم محیی‌الدین یاد نموده در نامه ای است که خطاب به خانم طباطبایی مرقوم شده و در ابتدای آن آمده است: «یاد روزی که در ایام جوانی کتاب فصوص الحکم و دیگر کتب عرفانی را که بزرگان مشایخ ارباب عرفان به یادگار گذاشته اند در خدمت  بعضی از مشایخ اهل عرفان[1] رضوان‌الله تعالی علیه استفاده نمودم... باید بگویم که کتب مذکور با همه قدر و منزلتی که دارند و کمکهای بسیار ارزنده ای به معرفت قرآن - سرچشمۀ فیاض معرفة ‌الله و کتب ادعیۀ ائمه معصومین، صلوات‌الله و سلامه علیهم اجمعین، که آنها را حقاً قرآن صاعد باید خواند و احادیث آن بزرگواران - می کنند، حلاوت و لطافت و جامعیت اسرار کتاب الهی را ندارند. فی المثل سورۀ مبارکه حمد مشتمل بر جمیع اسرار معارف الهیه است که تحمل آن از عهده این نویسنده دست و پا بسته خارج است، همین قدر بدان ای دختر عزیزم که در بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، الحمدالله رب العالمین معارف و اسرار غیر قابل تحمل برای ماست. و اگر عارف صاحب سرّی در الحمدالله با قدم صاحب ولایت غور کند، می یابد که در عالم هستی غیر از الله چیزی و کسی نیست که اگر بود، حمد مختصّ به ذات الوهی نبود (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل) پس باید قلمها بشکنند اگر گمان شود ورای او هستند. تو نیز ای عزیز کتب عرفا و اولیا را بخوان به قصد فهمیدن یا ذوق کردن همین کلمه شریفه جامعه»[2].

از محتوای این نامه نظر حضرت امام درباره ابن عربی آشکار می شود، با این حال به چند نکته اشاره می گردد:

1. امام خمینی تحصیل و فراگیری فصوص الحکم محیی‌الدین را به عنوان خاطرۀ خوشی از ایام جوانی خود بیان نموده است.[3]

2. از محیی الدین، با عنوان یکی از «بزرگان مشایخ ارباب عرفان» یاد شده است.

3. حضرت امام از مباحث مطرح شده در فصوص الحکم استفاده علمی نموده است.

4. کتاب فصوص الحکم یک اثر ارزشمند از ابن عربی معرفی شده که از او به یادگار مانده است.

5. از نظر ایشان کتب عرفانی و از جمله فصوص الحکم دارای قدر و منزلت  بسیار است و کمکهای ارزنده ای به معرفت قرآن و کتب ادعیه و احادیث ائمه علیهم‌السلام می کنند.

6. امام خمینی خواندن کتب عرفا و اولیا را به مخاطب خود سفارش کرده است که در آغاز نامه فصوص الحکم یکی از آنها به شمار آمده است.

7. ایشان خواندن و فراگیری کتب عرفانی را به قصد فهمیدن یا ذوق کردن اسرار معارف الهی سفارش و توصیه نموده است.

نمونه دیگر: از مواردی که اشاره به نظر حضرت امام درباره محیی‌الدین دارد، نامه معروف و پیام تاریخی ایشان خطاب به گورباچف می باشد که در بخشی از آن آمده است: «دیگر شما را خسته نمی کنم و از کتب عرفا به خصوص محیی‌الدین ابن عربی نام نمی برم که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این گونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر ز موی منازل معرفت آگاه گردند که بدون این سفر، آگاهی از آن امکان ندارد.»[4]

نظر امام خمینی درباره ابن عربی در فراز مذکور نیز به خوبی روشن است، در عین حال به چند نکته اشاره می شود:

1. آنچه بیش از همه جلب توجه می کند این است که حضرت امام کتب عرفانی محیی‌الدین را به عنوان یکی از منابع شناخت اسلام معرفی نموده است که می تواند خلأ عقیدتی و فرهنگی حاصل از سقوط مارکسیسم را پر نماید.

2. از شخص محیی‌الدین ابن عربی با عنوان «بزرگمرد» یاد شده است.

3. به نظر امام خمینی مباحث کتب محیی‌الدین برخوردار «از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت» است.

4. سطح علمی مباحث کتب عرفانی ابن عربی به گونه ای است که فقط خبرگان تیزهوش که در مسائل عرفانی قویاً دست دارند می توانند از آنها آگاه گردند تا یک جامعه جدید مبتنی بر حقیقت و عدالت بنا کنند.

5. فهم و درک مباحث مطرح شده توسط محیی‌الدین با مطالعه تنها امکان پذیر نبوده و حتماً نیازمند استاد می باشد.

جالب توجه است که تاریخ هر دو نامه که قسمتی از آنها نقل شد در آخرین سال عمر حضرت امام خمینی به فاصله چند ماه قبل از فوت ایشان بوده است.

مطلب دیگر پیرامون نظر حضرت امام خمینی درباره محیی‌الدین ابن عربی، سخن استاد سید جلال‌الدین آشتیانی است که در انتهای مقدمه مبسوط خود بر کتاب مصباح الهدایة الی الخلافة والولایه چنین مرقوم نموده است: «مرحوم امام رضوان‌الله علیه از کثیری از اکابر ارباب عرفان به «خلّص شیعیان امیر مؤمنان علیه السلام» تعبیر کرده اند. نمونه آن بیانات ابن عربی است در جواب 153 سؤال حکیم ترمذی در مسائل مختلف که برخی از آن مسائل از عویصات است. شیخ اکبر سالیان متمادی بعد از رحلت ترمذی در فتوحات مکیه[5] به این سؤالات جواب داده است»[6].

نکته مهم در آثار عرفانی امام این است که بیشتر از همه به بزرگانی چون ابن عربی، ملاصدرا و دیگران که از نظر اهل ظاهر کافر محسوب می شدند و کسی جرأت ذکر نام آنها را نداشت، امام با شهامت، عقاید و اندیشه های آنها را نقل کرده و پذیرفته است.[7]

 

[1] منظور عارف کامل حضرت آیت‌الله میرزا محمد علی شاه آبادی، استاد عرفان امام خمینی است.

[2] صحیفه امام، ج 21، ص 237 و 238 (تاریخ نامه 25 دی 1367)

[3]  امام خمینی در جای دیگر نیز به فراگیری و تحصیل دو کتاب فصوص‌الحکم و فتوحات مکیه اشاره نموده است. ر ک: صحیفه امام، ج 20، ص 165.

[4]  صحیفه امام، ج  21، ص 225 (تاریخ پیام 11 دی 1367)

[5] ر. ک: فتوحات مکیه، چاپ عثمان یحیی، ج 13، ص 146 و ج 3، ص 229.

[6] مصباح الهدایة الی الخلافة والولایة، امام خمینی، مقدمه، ص 164.

[7] زیباپرستی در عرفان اسلامی، دکتر علی اکبر افراسیاب پور، ص 487 با تلخیص.

منبع: پرتال امام خمینی (ره)