زمینه ظهور

در جریان تاریخ سیر مذهب هندوئیسم دو فرقه‌ی مبتدع به ظهور رسیدند که به مسئله غامض زندگانی هندوان یعنی نجات از قانون کارما و رهایی از چرخه سمسار یعنی چرخه‌ای که تولدها و موج‌های پیاپی داشت و بر روح هندوها فشار می‌آورد ظاهر شدند یکی از آن دو فرقه جینیزم و دیگری فرقه بودیسم بود. بودیسم یا همان فرقه‌ی بودایی در سراسر هندوستان وسعت یافت و به خارج از هند، جزیره سیلان (سری لانکا)، خاک برمه (کشور میانمار که در جنوب شرق آسیاست)، کمبودیا (کامبوج که در جنوب شرق آسیاست)، ممالک پهناور شمال مانند چین و کره و ژاپن و تبت و مغولستان انتشار زیادی یافت و برای مشکلات و مهمات زندگی این اقوام راه‌حل و پاسخ‌های رضایت‌بخش ارائه نمود تا جایی‌که برای احتیاجات و نیازمندی‌های بشر وضع شد به عبارت دیگر افزون از دوهزار سال مذهب هندوئیسم در تحت تأثیر دو فرقه جینیسم و بودیسم قرار گرفت و علت آن‌که مردم هند در آغاز نسبت ‌به بودیسم استقبال زیادی کردند همانا استحکام مبانی اخلاقی و روشنی و وضوح و اصول دینی آن‌ها بود در سوالات حیرت‌انگیز هندوها که مشکل حیات را برای آن‌ها به‌صورت دردی رنج‌آور درآورده بود بودیسم و جینیزم هر دو جواب‌های صریح و معلوم بیان می‌کردند و طریقه نجات و راه رهایی را به‌خوبی معلوم می‌نمودند مذهب بودیسم و جینیزم در واقع وقتی‌که ابداع شد واکنشی برعلیه مبادی و افکار منتشرشده برهمنان می‌نمود. در آن زمان یعنی در قرن ششم قبل‌از میلاد سازمان طبقاتی کاست درحال تشکیل و تکوین بود، در آن هنگام که طبقه روحانیون یعنی همان برهمنان مدعی برتری و تفوق اجتماعی بر دیگر طبقات و اصناف اخلاق بودند بسیاری در طبقه امرا و ثروتمندان تسلیم آنان نشده بودند و در برابر ایشان مقاومت می‌ورزیدند و عقایدشان را در مقابل آن‌ها ابراز می‌داشتند و علت اصلی این فشارها این بود که برهمنان می‌گفتند هیچ‌کس به‌جز افراد سلسله برهمنان نمی‌تواند ادوار تکامل روحانی را طی کرده و به نیروانا برسد!. از طرفی برهمنان اعتقاد زیادی به عالم جسم و جسمانیت نداشتند؛ لذا بعضی از صاحبان افکار دقیق بر خلاف عقیده آن‌ها برخاستند و برای عالم جسم و جسمانیت حقیقت و واقعیتی قائل گشته‌اند. (ر.ک: تاریخ ادیان جان ناس: 182-180).

بودا و داستان زندگی او

-بودا به معنی بیدار.

-لقب گوتماشاکیه مونی بنیانگذار مکتب اصلاحی بودیسم.

-فرزند پادشاه شهر کاپیلا وَستو در شمال هند در حدود سال 563 ق.م به دنیا آمد.

-بعد از ازدواج با دخترعمویش یشودهرا دارای پسری به نام راهولا شد و در 29 سالگی شبانه از کاخ گریخت و تحت ارشاد آلارا قرار گرفت و زندگی راهبان را برگزید.

-پس از 6 سال ریاضت های سخت در جنگل‌ها سرانجام وقتی دید با ریاضت به حقیقت نرسیده ناامید شد و ریاضت را کنار گذاشته و به تفکر و مراقبت معنوی روی آورد.

-جهاد اکبر او 6 سال طول کشید و بعد از اینکه 7 هفته زیر درختی که بعدا درخت بیداری نام گرفت با شیطان (مارا) مبارزه کرد و در نهایت به حقیقت رسید و بودای مشهور کنونی شد.

-40 سال مسافرت فراوان آئین خود را در هند تبلیغ کرد. و به اصلاح افراد خصوصا پسرعمویش آننده مشغول شد.

-سرالنجام در 80 سالگی حدود سال 483 ق.م به نیروانه پیوست.

-نقل داستان بودا به زبان عربی به داستان بلوهر و یوذاسف بین مسلمانان رواج پیدا کرد.