هر کس رجوع کند به معارفى که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف مبدأ و معاد با معارفى که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامى و عرفاء شامخ این ملت است، درست تصدیق مى ‏کند که این معارف از نور معارف قرآن شریف و احادیث نبىّ ختمى و اهل بیت او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا [گرم شدن] نموده ‏اند.

آن وقت مى‏ فهمد که حکمت و عرفان‏ اسلامى‏ از یونان و یونانیّین نیست، بلکه اصلا شباهت به آن ندارد.

بلى، بعضى از حکماى اسلام به منوال حکمت یونانى مشى نموده، مثل شیخ الرّئیس، ولى حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفة الرّبوبیّة و مبدأ و معاد رونقى ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشى از براى آن نیست.

(امام خمینی، سید روح الله، (1378)،  آداب الصلاة: 304)